نقد و بررسی
انسانی بسیار انسانی اثر فردریش نیچهچاپ قدیمی ، کیفیت : در حد نو
با اطمینان خرید کنید، کتابفروشی میم دارای نماد اعتماد از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد
مشخصات کتاب انسانی بسیار انسانی کتابی برای جان های آزاده
اثر فردریش نیچه
- ترجمه دکتر سعید فیروز آبادی
- چاپ سال ۱۳۸۴
- ۷۶۲ صفحه
- انتشارات جامی
- قطع: رقعی
- جلد: گالینگور روکش دار
- چاپ اصلی
بخشی از کتاب انسانی بسیار انسانی:
نیچه در کتاب انسانی، بسیار انسانی به مسايل مهم در حوزه ی متافیزیک و اندیشه های مطرح در اروپا می پردازد و نخستین و واپسین امور انسانی را تحلیل میکند و می سنجد. شاید نشانه هایی از اندیشه های این فیلسوف را در آثار دیگر فیلسوفان نیز بتوان یافت، اما ویژگی اساسی آثار نیچه پیوند ژرف قالب بیان و درونمایه ی اثر است و این چنین فیلسوفِ زبانشناس در راه فلسفيدن با پتک خویش به گفتاری تندرگونه نیاز دارد و ویژگی اصلی تندر نیز فشردگی و قدرت سترگ آن است.
از این رو می بینیم که بسیاری از پاره های این کتاب در قالب گزیده گویی است. گزیده گویی بی تردید ناب ترین و فشرده ترین و در عين حال قوی ترین شیوه ی بیان است و نیچه این گونه و قالب سخن را به نیکی می شناسد. برای گزیده گویی نخستین شرط ایجاز است و تنها به آن با تسلط بر زبان می توان دست یافت و نیچه در این زمینه استادی کامل است. این نکته در این جا یاد شد تا دریابیم که این شیوه ی بیان کار را بر مترجم اثر صد چندان دشوار می سازد و اگر به گره افکنی و ضربه ی گره گشای نویسنده در جمله ای کوتاه توجه کافی نشود، سخن بی شک ترجمه چندان موفق نخواهد بود.
بارها و پیوسته با شگفتی فراوان برایم گفته اند که ویژگی مشترک برجسته ای در تمامی آثارم، از زایش تراژدی تا آخرین اثر منتشر شده ام درآمدی بر فلسفه ی آینده وجود دارد. و میگویند همه ی این آثار پر از دام و دانه برای مرغان بی مبالات و دعوتی کم و بیش پنهانی برای دگرگونی ارزش های مانوس و عادت های پسندیده است. اما یعنی چه؟ یعنی این گفته ها فقط کاری انسانی، بسیار انسانی بوده است؟ آیا چنین نالان، بی واهمه و بی تردید به اخلاقیات از دام نوشته هایم میگریزند و حتى نمی کوشند و دل آن را ندارند که مرا مدافع پلیدترین اندیشه ها بدانند؟ گویی با ذكر این نکته به خود آنان بیش از دیگران تهمت زده میشود.
آثارم را شک برانگیز، حتى فراتر از آن، تحقير آميز و خوشبختانه دلیرانه و پرجسارت نامیده اند. در واقع خود نیز باور ندارم که هرگز کسی با چنین تردیدی ژرف، نه فقط در کسوت مدافع گاه و بی گاه ابلیس، بلکه به زبان عالمان دینی، در مقام خصم و سردمدار ادعای خداوندی نگریسته باشد. هر کس که پیامدهای هر یک از این تردیدهای ژرف، گوشه ای از ترس و لرز حاصل از آن تنهایی را بشناسد و بداند که صاحب هر نگرش متفاوت بی قید و شرط به چنین سرنوشتی محکوم میشود، خواهد دانست که من برای رفع خستگی و در عين حال فراموشی حال…
0comments