دل کور اثر اسماعیل فصیح

مشخصات کتاب رمان دل کور چاپ قدیمی شاهکار استاد سخن آقای اسماعیل فصیح

• کتاب مصور می باشد
• سال چاپ : ۱۳۷۵
• انتشارات : نشر البرز
• قطع : رقعی
• جلد: شومیز

بخشی از متن کتاب دل کور به قلم اسماعیل فصیح

اندکی پیش از این نیمه شب برفی دکتر صادق آریان خواب عجیبی دید. خواب دید که بازارچهٔ درخونگاه مردابی از خون بود.

اوایل شب، خواب و خسته، او فقط خوابهای کهنه روزهای کهنه زندگی زیر گذر درخونگاه را می دید: بیست و هشت سال پیش که چهار سالش بود. بازارچهٔ سقف دار شلوغ بود. تیغه های افتاب از روزنه سقف ستونی ازگرد و خاک جلوی سقاخانه ساخته بود.

گدای کور و آبله رو پای دیوار سقاخانه چمباتمه زده بود. جلال نمد یخ فروش با صدای گرفته و مریضش داد میزد: «یخ!» دکانهای تنگ و تاریک به هم چسبیده بودند. بقالی مش يدالله، عطاری مش غلامرضا، قصابی احمد آقا، پنبه دوزی اکبرآقا، علافی اوس مرتضی، نانوائی مصطفى ترکه، ماست بندی كل عباس، سبزی فروشى مش شعبون، همه زیر سقف کاهگلی بازارچه بی نور و کثیف بودند. گوجه فرنگیهای ته صندوق مش شعبون گنديده بودند.

مگسها روی لاوک شیره و تغار ماست مش یدالله لول میزدند. بوی تریاک از قهوه خانه، چرت زدن ابرام شیره ای روی پله، صدای بهم خوردن استکان و نعلبکی، صدای نقال و داستان رستم و سهراب، صلوات، فحش، صدای ساطور احمد آقا، بوی نم، طعم گرد و خاک، همه و همه و همه پاره های تار و پود ابدی بازارچه بودند.

امشب ـ پیش از این نیمه شب برفی او خواب می دید که زمین درخونگاه مردابی از خون بود.

دکتر صادق آریان در رختخواب غلتی زد و کابوسش گسترش یافت. خیابانهای شهر پر از خون بود. خون تازه و بسته. جاده های خارج از شهر پر از خون بود. جاده ها با درختها و رودخانه ها و مزرعه ها با جالیزها و کاروانسراها و مساجد همه جا پر از خون بودند. خونی که حرکت میکرد و زندگی بود. خونی که ایستاده بود و مرگ بود.

خورشید روی رودها و مردابهای خون می درخشید. زمین مانند کره جغرافیای کلاس مدرسه با چاه های عظیم خون میگشت. روی قاره ها و اقیانوسها و جزایر رگه های خون بود.

لحظه ای بعد، او برادرش را دید که در مردابی تاریک، میان خون می غلتید. سرزمین پر از خون بود ـ خون هرزه و دلمه بسته. بعد، همراه طوفانی که میان درختها بود، دکتر جوان مانند روحهای نفرین شده از کلبه ای بیرون آمد، و میان جاده های تاریک و سرد شب دوید. قلبش وحشیانه می تپید. ناگهان میان جادهٔ تاریک و شب ایستاد. …

معرفی و فهرست آثار استاد اسماعیل فصیح

اسماعیل فصیح: در دوم اسفند ۱۳۱۳ در تهران تولد یافت. پس از تحصیلات عالی در امریکا به ایران بازگشت و از سال ۱۳۴۲ در شرکت ملی نفت ایران در مناطق نفت خيز جنوب به کار پرداخت و در سال ۱۳۵۹ با سمت استادیار دانشکده نفت آبادان بازنشسته گردید.

آثار چاپ شده او از این قرار است:

رمانها: شراب خام  _ دل کور _  داستان جاوید  _  ثریا در اغما _ درد سیاوش _ ثریا در اغما _ زمستان ۶۲_ شهباز و جغدان _ فرار فروهر _ باده کهن _ اسیرزمان _ پناه بر حافظ

مجموعه داستانها: خاک آشنا _ دیدار در هند _ عقد و داستانهای دیگر _ برگزیده داستانها _ نمادهای دشت مشوش

ترجمه ها: وضعیت آخر _ بازیها _ ماندن در وضعیت آخر _ استادان داستان _ رستم نامه _  خودشناسی به روش یونگ _ تحلیل رفتار متقابل در روان درمانی