نقد و بررسی
مردی بالای صلیب اثر میکا والتاری ترجمه ذبیح الله منصوریبا بهترین ترجمه و چاپ اصلی
با اطمینان خرید کنید، کتابفروشی میم دارای نماد اعتماد از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد.
کتاب مردی بالای صلیب اثر میکا والتاری
- ترجمه ذبیح الله منصوری
- چاپ سال ۱۳۸۶
- ۵۱۷ صفحه
- انتشارات زرین
- قطع: وزیری
- جلد: گالینگور
دربارهٔ نویسنده و کتاب:
این سومین اثر از میکا والتاری، نویسنده بزرگ فنلاندی، است که به ترجمه این بی مقدار منتشر میشود. دو اثر سابق این نویسندهٔ برجسته عبارت بود از: سرگذشت سینوهه پزشک مخصوص فرعون و سقوط قسطنطنيه .
ولی، به عقيده مترجم، این سرگذشت ميكا والتاری از دو سرگذشت سابق او قویتر است؛ برای اینکه وقایع تاریخی طوری در این سرگذشت بیان میشود که خواننده را خسته نمیکند. این سرگذشت، مثل دو اثر گذشتهٔ میکا والتاری، با اول شخص آغاز میشود؛ یعنی، راوی سرگذشت، خود شرح حال خویش را بیان میکند و نوع بيان طوری است که گویی راوی داستان آنچه را می بیند و می شنود، به شکل نامه از کشور های مصر و فلسطین برای زنی موسوم به تولیا، ساکن روم ، می نویسد. حوادث این سرگذشت در سال سی ویکم بعد از میلاد مسیح، و به روایتی در سال سی و سوم پس از میلاد، نوشته شده است.
نویسنده کتاب کوشیده است، تا با ارائه شواهد معتبر تاریخی و بر پایه اقوال حواریون و متون اناجيل، تصویر روشنی از سرگذشت دوران رسالت عیسای مسیح را بدان گونه که در منابع مسیحیت وجود دارد، در قالب داستانی دلکش و گیرا، و با زبانی ساده و عاری از پیرایه و آرایه ادبی ارائه دهد. لیكن گفتنی است که درباره نبوت مسیح و رسالت او کتاب های بسیاری نوشته شده و هر نویسنده و پژوهشگری بر مبنای بینش و برداشت و دانش و باور خود داوری ویژه ای نموده است.
بخشی از متن کتاب:
در صحنهٔ کشتی یک دختر جوان که تاجی از گل بر سر داشت و یک بربط به دست گرفته بود به نواختن مشغول گردید و جوانی در کنارش شروع به نواختن نی کرد. من تا آن زن و مرد جوان را دیدم، فهمیدم که نوازنده و خواننده هستند. پس از چند دقيقه، مرد جوان از نواختن نی صرف نظر کرد و شروع به خوانندگی نمود. آوازی که آن جوان می خواند یکی از آوازهایی بود که من در اسکندریه شنیده بودم و برایم تازگی نداشت. من متوجه شدم که یهودی ها از شنیدن صدای بربط ان دختر جوان و آواز مردی که به آهنگ بربط می خواند خیلی ناراضی شدند و بعضی از آنها وقتى از کنار آن زن و مرد می گذشتند، دامان جامه را روی صورت می انداختند که آن دو را نبینند.
اگر چند مسافر ثروتمند که برای تفریح به بیت المقدس می رفتند و چند تن از مامورين کشوری روم که به یوده مسافرت می نمودند تا در آنجا مشغول به کار شوند در کشتی نبودند، يهودی ها مانع از نوازندگی و خوانندگی آن دو نفر می شدند. ولی آنها از مسافرین ثروتمند کشتی و به خصوص از مامورین کشوری روم می ترسیدند. تو می دانی که یوده تحت اشغال حکومت روم می باشد و مامورین کشوری و لشکری روم آنجا را اداره می نمایند.
0comments