نقد و بررسی
گلایل وحشی اثر ارونقی کرمانیجلد و متن داخل کتاب اصلی میباشد.
کتاب گلایل وحشی اثر ارونقی کرمانی
بخشی از کتاب رمان عاشقانهی گلایل وحشی:
دوست عزیز ! شايد تو مرا فراموش کرده باشي . .. این را نمیدانم اما لازم است آنروز را روز فاجعه بزرگ را بخاطرت بیاورم. . . من و تو دریك روز که يك فاجعه ی بزرگ رخ داده بود باهم آشنا شدیم
من دردمندم … آنقدر درد توی دلم تلمبار شده است که فکر مي کنم تنها مرگ میتواند مرا ازاین همه درد و زجر و غم و اندوه رهائی بخشد … شب ها تا سحر گريه می کنم… و میدانم درد بزرگ من درمان ندارد
محبوبه ی من. . . عشق من. .. امید من.. زندگی و روح من. دچار بیماری جذام شده است. آره، اسمر، زیبای من اينك در جذامخانه مشهد به سر میبرد . . من او را دیوانه وار دوست میدارم. . . من. .
دنباله ی نامه را نخواندم. .. این نامه در چندين صفحه پشت و رو نو شته شده بود، شتاب، درد، در چهره ی نامه فریاد میزد. . آن راباعجله ورق زدم. . . به انتهای نامه چشم دوختم، نوشته بود.. اسد پرویزی
0دیدگاه