نقد و بررسی
بادبادک باز اثر خالد حسینیچاپ قدیمی و متن کامل با تخفیف ویژه
با اطمینان خرید کنید، کتابفروشی میم دارای نماد اعتماد از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد.
مشخصات کتاب بادبادک باز
به قلم خالد حسینی
- ترجمه زیبا گنجی و پریسا سلیمان زاده اردبیلی
- چاپ سال ۱۳۸۹
- انتشارات مروارید
- قطع: رقعی
- جلد: شومیز
دربارهٔ کتاب بادبادک باز :
ایزابل آلنده : «اثری شگفت انگیز … این داستان از جنس آن داستان های فراموش نشدنی است که تا سال ها با شما خواهد ماند. این رمان استثنایی تمام درونمایه های مهم ادبیات و زندگی را دربر می گیرد: عشق ، افتخار، گناه ، ترس ، رستگاری . . . این کتاب برایم چنان تأثیرگذار بود که تا مدت ها هر چیزی که بعد از آن می خواندم بی روح به نظرم می رسید.
«بوک پیج»
خالد حسینی در اولین رمان خود به نام «بادبادک باز» به دستاوردی نائل آمده که فقط تعداد اندکی از نویسندگان معاصر به آن دست یافته اند نویسنده ضمن روایتی آموزنده و روشنگر از نابسامانی های سیاسی و فرهنگی افغانستان ، شخصیت هایی پویا می آفریند که تلاش های تأثر برانگیز و پیروزی های پر شورشان حتا مدت ها بعد از پایان کتاب در ذهن خواننده باقی می ماند و شاید تنها ایراد واقعی این رمان شگفت انگیز این باشد که خیلی زود تمام می شود.
«گیسل تو»
بخشی از کتاب بادبادک باز :
روزی در تابستان سال گذشته، دوستم رحیم خان از پاکستان تلفن کرد. از من خواست به دیدنش بروم. همان طور که در آشپز خانه گوشی به دست ایستاده بودم، متوجه شدم این فقط رحیم خان نیست که از پشت تلفن با من حرف می زند، بلکه گذشتهٔ پر از گناه من هم هست که هنوز تقاصاش را پس نداده بودم. گوشی را که گذاشتم، برای قدم زدن به کنار دریاچه اسپرکلز در ضلع شمالی پارک گلدن گیت رفتم. آب دریاچه که ده – دوازده زورق ظریف روی آن شناور بودند و با نسیمی خنک به این سو و آن سو می لغزیدند، در آفتاب بعداز ظهر می درخشید. نگاهی به بالا انداختم و یک…
0comments