مادر اثر پرل باک ترجمه محمد قاضی

مشخصات کتاب مادر به قلم پرل باک

• ترجمه محمد قاضی
• چاپ سال ۱۳۴۷
• انتشارات فرانکلین ( کله اسبی )
• شرکت سهامی کتابهای جیبی 
• قطع: جیبی
• جلد: شومیز

بخشی از کتاب مادر:

در پشت اجاق گلی آشپزخانه يك کلبه محقرر وستایی گالی پوش، مادر روی چهارپایه ای از چوب خيزران نشسته بود و از سوراخ اجاق که در آن آتشی در زیر دیگ فلزی میسوخت ، علف خشك برای تند کردن آتش میریخت . شعله های آتش بالا میگرفت ومادر گاه با یك شاخهٔ چوب نازك و گاه با مشتی برگ آتش را بهم میزد و باز علف های خشکی که پاییز گذشته خود از دامنهٔ کوه چیده بود در آن میریخت . پیرزن چروکیده و فرتوت خود رابه گوشه ای از آشپزخانه در نزدیکترين نقطه آتش کشانده بود . خود را در نیمتنه ای کلفت و پنبه دوزی شده که رنگ قرمز تند داشت پیچیده بود و لبه های آن از زیر کت آبی وصله دارش پیدا بود .

پیرزن نیم کور بود . چشم درد سختی پلک های او را تقريبا بهم چسبانده بود ولی از ورای درز باريك بين دو پلک که دهانه آن بازمانده بود هنوز خیلی چیزها میدید.  بشعله های آتش که در زیر انگشتان قوی و چابك مادر می رقصيدند و نور می افشاندند خیره شده بود. پیرزن با سوتي خفیف که از لای لثه های نشست کرده و بی دندانش بیرون میزد می گفت :« درمصرف سوخت احتیاط کنید ! ما از يك ارابه – شاید هم دوتا – بیشتر علف نداریم. تا فصل درو کردن علف هم هنوز خیلی وقت باقی است. و من با این حال و روز هیچوقت نمیتوانم…