نقد و بررسی
کتاب راهنمای رزم آور نور اثر پائولو کوئلیوچاپ اصلی با بهترین ترجمه
با اطمینان خرید کنید، کتابفروشی میم دارای نماد اعتماد از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد.
مشخصات کتاب راهنمای رزم آور نور به قلم پائولو کوئلیو
- ترجمه آرش حجازی
- چاپ سال ۱۳۸۳
- ۱۴۷ صفحه
- نشر کاروان
- قطع: پالتویی
- جلد: گالینگور روکش دار
بخشی از کتاب راهنمای رزم آور نور:
بانو گفت:« در ساحل شرقی دهکده، جزیره ای است، و در آن معبدی با ناقوس های فراوان است.»
پسرک نگاه کرد. زن لباس های عجیبی پوشیده بود، با حجابی بر سرش. هرگز او را ندیده بود.
بانو پرسید:« می شناسی اش؟ برو آن جا، و دیده ات را برایم بازگو.»
پسرک، مسحور زیبایی زن، به آن جا رفت و نشست و به افق خیره شد، اما چیزی جز آسمان آبی واقيانوس مأیوس ندید.
مایوس نزد ماهی گیران دهکده ی همسایه رفت و از آنان درباره ی جزیره ای پرسید که معبدی در آن بود.
ماهی گیر پیری گفت:«آه، مدتها پیش، زمانی که اجدادم این جا زندگی میکردند، آن جا بود. زمین لرزه ای جزیره را به اعماق دریا برد. اما با این که دیگر جزیره را نمی بینیم، هنوز، موقع تلاطم دریا، صدای ناقوس های معبد را میشنویم. پسرک به ساحل بازگشت وسعی کرد صدای ناقوس ها را بشنود.
تمام غروب را همان جا گذراند، اما فقط هیاهوی امواج و غريو مرغان دریایی را شنید. شب هنگام پدر و مادرش دنبالش آمدند. صبح روز بعد، به ساحل بازگشت؛ باورش نمیشد که زنی چنان زیبا دروغ گفته باشد.
اگر روزی باز میگشت، پسرک می توانست بگوید جزیره را ندیده، اما صدای ناقوس های معبد را در اثر برخورد أمواج شنیده است. ماه هاگذشت؛ زن برنگشت و پسرک او را از یاد برد؛ اما يقین داشت که باید ثروت ها و گنج های معبد غرق شده را بیابد. اگر صدای ناقوس ها را میشنید، جای معبد را می فهمید و می توانست گنج نهفته در آن را به چنگ بیاورد.
دیگر علاقه ای به مدرسه و دوستانش نداشت. پسركان دیگر مسخره اش میکردند و میگفتند:« دیگر مثل ما نیست، ترجیح میدهد به دریا خیره شود، می ترسد موقع بازی به ما ببازد. همه با دیدن پسرکی که بر شن های ساحل نشسته بود، میخندیدند.
0دیدگاه